بیائیم بهتر بدانیم وآموخته هایمان را بررسی کنیم (2)
مبداء و سرچشمه بازی های کودکانه از کجاست؟ |
امروزه، بازی «قائم باشک» هنوز خیلی بین بچه ها محبوب و متداول است. چون بازی تفریحی و سرگرم کننده ای است. اما اصل و مبدأ این بازی به زمان های خیلی خیلی دور بر می گردد که در آن زمان ها، این بازی معنی دیگری برای مردم داشته است. در حقیقت، در عهد قدیم، این بازی بیشتر به وسیله ی بزرگترها بازی می شده است. در بعضی از نقاط اروپایی، عادتی متداول بود که بر حسب این عادت و رسم، در فصل بهار مردم برای یافتن پرندگان و گل های بخصوصی که همراه با آغاز فصل ظاهر می شدند، به جنگل ها و نواحی اطراف شهرها می رفتند. سپس این نشانه ها را همراه خود به دهکده می آوردند، تا هر کس ببیند که بهار واقعاً رسیده است. جستجو برای پیدا کردن این نشانه های فرا رسیدن بهار، که در جنگل ها مخیفانه خودنمایی می کردند، در حقیقت آغازی برای به وجود آمدن بازی قائم باشک بود. بنابراین امروزه با وجود گذشت زمانی طولانی، هنوز در بعضی از کشورها موقع این بازی ، کسی که پنهان می شود صدای پرندگان را تقلید می کند. نکته جالب توجه، خصوصاً در مورد تمام بازی های کودکان این است که هر کدام از این بازی ها در ابتدا ی امر، به صورت یک بازی شروع نشده است، بلکه مثلاً یا به عنوان چیزی که در تاریخ اتفاق افتاده یا یک افسانه ای که بین مردم شایع شده و بالاخره بعضی از این بازی ها بعضی اوقات هم، با یک واقعه شیرین یا یک تراژدی غم انگیز و تلخ شروع شده است. بازی «پل لندن فرو می ریزد» که بین بیشتر بچه های اروپائی متداول است، در ابتدا خیلی جدی شروع شده است. البته باید بدانید که این بازی اصلاً ربطی به شهر لندن ندارد! و اصل آن به زمان هائی بر می گردد که مردم معتقد بودند که بعد از مرگ از روی پلی خواهند گذاشت. بعضی ها از روی یک پل طلائی که به بهشت ختم می شود، بعضی ها هم از روی پلی کهنه و لرزان که شیطان آن طرفش ایستاده است. این بازی امروزه در بیشتر دنیا بازی می شود که البته در هر کشور، اسم مخصوصی دارد. شما ممکن است که فکر کنید که اسکی ورزش جدیدی است. ولی باید بدانید که اسکی یکی از قدیمی ترین طرق مسافرت بود که بشر شناخت. خود کلمه «اسکی» از کلمه ایسلندی scidth می آید که معنی «کفش برف» را می دهد. بعضی از تاریخ نویسان عقیده دارند که حتی مبدأ و پیدایش اسکی به عهد حجر باز می گردد و حجاری هائی پیدا شده که بشر را در حال اسکی کردن نشان می دهند. اولین چوب های اسکی تا آنجا که به خاطر می آید ، چارچوب خمیده ای داشته که از استخوان حیوانات درست می شده و آن را با تسمه چرمی بپا نگاه می داشتند. در این مورد تصویری موجود است که روی سنگ حجاری شده و مربوط به نهصد سال قبل است که یک اسکی کننده را نشان می دهد. اسکی به عنوان یک ورزش، برای نخستین بار در نروژ شروع شد. در حقیقت، شهر «مورگدال» در این کشور، به عنوان «مهد ورزش اسکی» شهرت دارد، زیرا این منطقه برای زمان های درازی منطقه بسیار برف گیری بوده است. در زمستان موقعی که اهای بومی، برای شکار یا مسافرت به کوه ها می روند یا برای خرید یا دید و بازدید به دهکده یا بازار می روند، مجبورند که برای راه رفتن از چوپ اسکی استفاده کنند. بالاخره اگر فکر می کنید که مسابقات اسکی یک پدیده جدید است، باید بدانید که در نروژ حدود سال 1767 مسابقاتی بین حریفان زبردست، ترتیب داده می شده است. تعریف دوئل، به مفهوم امروزی آن، عبارت است از مواجهه دو جانبه بین دو نفر در مواقعی که پای اعاده حیثیت در بین باشد، که هر کدام از این دو نفر، اسلحه گرم همراه داشته و مجبور به رعایت مقررات خاصی هستند. پس با این تعریف، بعضی از مبارزات معروف تن به تن، واقعاً یک دوئل محسوب نمی شده اند. برای مثال، نبرد تن به تن معروف هکتور و آشیل که هر کدام می خواسته دیگری را شکست دهد، یک دوئل نبوده است. دلیل این موضوع آن است که در زمانهای قدیم، یک نوع دوئل بود که به اسم «دوئل شرعی» نامیده می شده که یک نوع مبارزه قانونی بود، بدین معنی که وقتی جنگی در شرف وقوع بود، یک نماینده از قبیله دشمن مأمور می شد که با قهرمان طرف دیگر مبارزه و دوئل کند. طرف غالب و برنده در این دوئل نشان های برای پیروزی قبیله مربوط در نظر گرفته می شد. یعنی قبیله مزبور، استحقاق پیروزی در این جنگ را داشت. ولی در آن موقع، این نوع دوئل کم کم منسوخ شده و دوئل شرافتی پدید آمد. این نوع دوئل ها، در حدود قرن شانزدهم، متداول بود. رسم دوئل کردن بین سالهای 1601 و 1609 آنقدر شایع شد که بیشتر از 2000 نجیب زاده فرانسوی، در دوئل جان خود را از دست دادند. در این موقع کلیسا و بعضی از مقامات رسمی شدیداً به این رسم معترض شده و در سال 1602، پادشاه فرانسه فرمانی صادر کرد که به موجب این فرمان، هر کس که رقیبی را به دوئل دعوت کرده و یا دعوت دوئل، محکوم به مرگ خواهد شد. این سختگیری برای جلوگیری از دوئل همچنان پا برجا بود، تا این که در سال 1609 این فرمان کمی تعدیل گردید و قرار شد که هر کس بخواهد دوئل کند باید از پادشاه کسب اجازه نماید. رسم دوئل در انگلستان هم خیلی محبوبیت پیدا کرد ولی در آنجا هم به علت اعتراضاتی، این رسم غیر قانونی اعلام شد. در آلمان هم دوئل بین دانشجویان، قسمتی از زندگی جدی دانشجویان آلمانی را حتی تا سالهای اخیر هم، تشکیل می داد. یعنی حتی این افتخاری بزرگ برای هر دانشجوئی بود که در دوئلی شرکت می کرد. بازی باورق، به زمانی خیلی دور در تاریخ، باز می گردد. ولی هیچ به درستی نمی داند که این بازی، اولین بار در کجا و چه وقت انجام شده است. بسیاری از متخصصین عقیده دارند که این بازی احتمالاً از آسیا به جاهای دیگر دنیا برده شده است. روایت شده است که هم هندوهای قدیم و هم مسلمانان به عنوان یک سرگمی، باروقهائی که شکل آنها گرد بوده است، ورق باز می کرده اند اما سابقه ای از این موضوع در دست نیست. و سابقه ای که داریم مربوط به قرن چهارده به بعد است. چینی ها ادعا می کنند که حتی در سال 1120 هم در چین ورق بازی وجود داشته است که در زمان حکومت یکی از امپراطوری های چینی که «سیون – هو» نام داشته است، برای سرگرمی امپراطور و درباریان اختراع شده بود. هر چه به پایان قرن چهارده می رسیم، بازی با ورق در فرانسه محبوبیت بیشتری پیدا می کند، به طوری که این محبوبیت به جائی رسیده و آنقدر زیاد شد که دولت ناچار شد فرمانی صادر کند که به موجب آن، مردمی که کار می کردند، دیگر حق نداشتند در روزهای کار، ورق بازی کنند. ورق های بازی معمولاً به شکل مربع مستطیل یا مربع بوده و بعضی اوقات هم دایرده شکل بوده است. جعبه های اولیه، حاوی 86 کارت بوده است و یک نوع ورق هم بوده که شماره نداشته و به اسم فو معروف بوده که از قول انلیس به معنی احمق می آید. همان ورقی که امروزه آن را «ژوکر» می نامیم. در قرن پانزدهم، که هنر گراورسازی در اروپا معرفی شد، قبل از آن چون ورق های بازی تماماً با دست نقاشی شده و نوشته می شدند، بدین جهت قیمت آنها خیلی گران بود و جزو چیزهای کولس محسوب می شد، بنابراین فقط ثروتمندان می توانستند صاحب ورق بازی باشند. اما با روی کار آمدن گراورسازی، قیمت ورق بازی خیلی ارزان شد و برای اولین بار طبقه فقیر هم توانست، به ورق بازی دست یافته و از بازی ورق لذت ببرد. در قرن شانزدهم در فرانسه، چهار نوع خالی که امروزه برای ما آشناست، دل، پیک، خشت و خاچ برای اولین بار به کار رفت. |
چگونگی پیدایش بازی گلف! |
همانطور که امروزه می شناسیم، احتمالاً منشأ بازی گلف، از اسکاتلند است. ولی اگر بخواهیم رد پای آن را بگیریم. شروع این بازی به صدها سال پیشتر باز می گردد. در اوایل امپراطوری روم، یک نوع بازی وجود داشته و به نام «پاگانیکا» معروف بوده است؛ که با یک توپ چرمی پر از پرهای نازک پرندگان و یک چوب خمیده که به عنوان چوگان بوده، بازی می شده است. دلایلی وجود دارد که در انگلستان هم، یک بازی که خیلی شبیه بازی گلف بوده، در اواسط قرن چهاردهم وجود داشته است، و در موزه بریتانیا تصویری در یک کتاب متعلق به قرن شانزدهم وجود دارد که سه بازیکن این بازی را نشان می دهد و هر کدام، یک توپ و یک چوب چوگان دارند، که سعی می کنند توپ را به کمک این چوگان، به داخل سوراخی بیندازند. در قرن پازندهم، گلف به قدری در اسکاتند عمومیت یافت که قوانینی گذاشتند که این بازی را قدغن کرد. زیرا، خیلی از وقت مردم را می گرفت! گذشته از این، علاقه زیاد به گلف، حتی باعث شده بود مردم مثلاً تیراندازی را هم فراموش کرده، و یا این که یکشنبه ها به کلیسا نیایند.
گلف از قدیم هم، به عنوان یک بازی «اشرافی و باستانی» معروف بوده است. برای این که به نظر می رسید، اشراف خیلی به این بازی تمایل داشته اند. جیمز چهارم، جیمز پنجم و ماری استورات، از علاقه مندان بازی گلف بوده اند. اولین کلوپها ی گلف، در قرن هجدهم تأسیس شدند. در امریکا گلف از سال 1799، کم و بیش بازی می شده است. اما تقریباً یک صد سال گذشت تا این که این بازی به صورت یک ورزش مرتب و منظم در آمریکا در بیاید. اولین کلوب گلف، در آمریکا در سال 1888 در نیویورک تأسیس شد. |
اولین موسیقی چه بود؟ |
افسانه های گوناگونی بین مردم در مورد این که موسیقی چطور آغاز شده است وجود دارد. انجیل می گوید که «جوبال» پدر موسیقی بوده است. کتب قدیمی اسپانیائی حکایت می کنند که وقتی جوبال داشته به آهنگ سندان کوفتن «توبالکن» گوش می داده، متوجه شده که چطور این صداها، انعکاس موزونی پیدا می کنند. سپس او سعی کرد این صداها را تقلید کند، و به زودی توانست با پرده بلند و کوتاه آواز بخواند. در افسانه های یونانی آمده است که «پن» مخترع نی چوپانی بوده است. روایت شده که «پن» موقعی که داشته تصادفاً، توی این نی کنار رودخانه ای، آه می کشیده، متوجه شد که نفس های او به صورت نوای غم انگیز و محزونی، در این نی ها منعکس می شود. بنابراین، پن با این تجربه هایی که کسب کرده بود. این نی ها را به طول های نامساوی بریده و به هم چسباند و به این ترتیب یک آلت موسیقی درست کرد. البته این داستانها، غالباً تخیلی هستند، به نظر می رسد که انسان های اولیه هم نوعی آهنگ و موسیقی از بعضی چیزها، به وجود می آوردند. موسیقی عامیانه به عنوان نوع باستانی موسیقی از زمانی آغاز شد که آواز خوانان تعلیم ندیده، پیش خودشان آوازهائی ساخته و می خواندند. یونانی ها موسیقی را با شعر و داستان های نمایشی ( شبیه خوانی) مربوط کرده بودند. و اسباب های موسیقی که به کار می بردند، عبارت از چنگ، بربط، فلوت و این نوع چیزها بود. هنر موسیقی، پیشرفت خود را به مقدار زیادی مدیون کلیساهای مسیحی می داند. چون این موسیقی کلیسائی بود که باعث شد انواع دیگر موسیقی پدید آمده و وسایل موسیقی اختراع شوند و خلاصه موسیقی به صورت یک هنر قطعی جای خود را در میان انواع هنرهای دیگر باز کند. |